Edit Content

تیچر پلاس، پلتفرم دوره های آموزشی آنلاین و آفلاین زبان انگلیسی

ردیف واژه معنی نقش گرامری
1 myself /mɑɪˈself/ [ضمیر انعکاسی اول شخص مفرد] خودم ضمیر
2 She burned her hand. /ʃi bɜrnd hɜr hænd./ او دستش را سوزاند. جمله
3 head /hed/ سر اسم
4 cookie /ˈkʊk.i/ کلوچه کوکی اسم
5 He hit his head on the door. /hi hɪt hɪz hɛd ɑn ðə dɔr./ او سرش را به در زد. سرش به در خورد. جمله
6 He has some bruises. /hi hæz sʌm ˈbruzəz./ او چند کبودی دارد. جمله
7 find /fɑɪnd/ پیدا کردن فعل
8 He has a black eye. /hi hæz ə blæk aɪ./ او زیر چشمش کبود شده است. چشم او سیاه شده است. جمله
9 He has a scar. /hi hæz ə skɑr./ او (جای) زخم دارد. جمله
10 Please stick a plaster on the wound. /pliz stɪk ə ˈplæstər ɑn ðə wund./ لطفا روی زخم چسب زخم بچسبانید. جمله
11 Did you hurt your back? /dɪd ju hɜrt jʊər bæk?/ به کمرت آسیب رسیده است؟ کمرت درد می کند؟ جمله
12 It sometimes happens. /ɪt səmˈtaɪmz ˈhæpənz/ برخی اوقات پیش می آید. بعضی موقع ها اتفاق می افتد. جمله
13 plan /plæn/ برنامه‌ریزی کردن طرح‌ریزی کردن فعل
14 injury /ˈɪnʤəri/ صدمه آسیب اسم
15 She cut her finger. /ʃi kʌt hɜr ˈfɪŋgər./ او انگشتش را برید. جمله
16 to have an accident /tu hæv ən ˈæksədənt/ تصادف کردن عبارت
17 fall down /fɔl daʊn/ (به زمین) افتادن زمین خوردن فعل
18 school trips /skul trɪps/ اردوهای مدرسه اسم
19 I don’t like school trips. /aɪ doʊnt laɪk skul trɪps./ من اردوهای مدرسه را دوست ندارم. جمله
20 That’s too bad! /ðæts tu bæd!/ چقدر بد! جمله
21 Last summer I fell and broke my leg. /læst ˈsʌmər aɪ fɛl ænd broʊk maɪ lɛg./ تابستان گذشته من افتادم و پایم شکست. جمله
22 We plan to go to the lake. /wi plæn tu goʊ tu ðə leɪk./ ما برنامه داریم به دریاچه برویم. جمله
23 Oh, does anyone have a plaster? /oʊ, dʌz ˈɛniˌwʌn hæv ə ˈplæstər?/ اوه، آیا کسی چسب زخم دارد؟ جمله
24 It hurts a lot. /ɪt hɜrts ə lɑt./ خیلی درد می کند. جمله
25 take care /teɪk kɛr/ مراقب بودن مواظب بودن فعل
26 He broke his leg. /hi broʊk hɪz lɛg./ او پایش شکست. جمله
27 She takes care of her mother. /ʃi teɪks kɛr ʌv hɜr ˈmʌðər./ او از مادرش مراقبت می کند. او از مادرش نگهداری می کند. جمله
28 I learnt how to take care of myself. /aɪ lɜrnt haʊ tu teɪk kɛr ʌv ˌmaɪˈsɛlf./ من یاد گرفتم چگونه از خودم مراقبت کنم. جمله
29 Let me see. /lɛt mi si./ بگذار ببینم. بگذار فکر کنم. جمله
30 He had a car crash. /hi hæd ə kɑr kræʃ./ او با اتومبیل تصادف کرد. جمله
31 It is bleeding. /ɪt ɪz ˈblidɪŋ./ دارد خون می آید. خونریزی دارد. جمله
32 back /bæk/ پشت کمر اسم
33 Here you are. /hir ju ɑr./ بفرمایید. خدمت شما. جمله
34 I participated in Helal-e-Ahmar first aid classes. /aɪ pɑrˈtɪsəˌpeɪtəd ɪn Helal-i-Ahmar fɜrst eɪd ˈklæsəz./ من در کلاس های کمک های اولیه هلال احمر شرکت کردم. جمله
35 I hurt my knee. /aɪ hɜrt maɪ ni./ زانویم صدمه دیده است. زانوی من آسیب دیده است. جمله
36 Can you give me some advice? /kæn ju gɪv mi sʌm ædˈvaɪs?/ می توانید کمی من را نصیحت کنید؟ می توانید من را راهنمایی کنید؟ جمله
37 twist /twɪst/ پیچ خوردن فعل
38 He has his leg in a cast. /hi hæz hɪz lɛg ɪn ə kæst./ او پایش را گچ گرفته است. پای او در گچ است. جمله
39 after /ˈæf.tər/ بعد از پس از، در نتیجه حرف اضافه
40 Just a second! /ʤʌst ə ˈsɛkənd!/ (فقط) یک لحظه! جمله
41 Do you want to come? /du ju wɑnt tu kʌm?/ می خواهی بیایی؟ جمله
42 Please hurry up! /pliz ˈhɜri ʌp!/ لطفا عجله کنید! جمله
43 I stayed home for two weeks! /aɪ steɪd hoʊm fɔr tu wiks!/ من دو هفته در خانه ماندم! جمله
44 lake /leɪk/ دریاچه برکه اسم
45 leg /leg/ پا پا (از مچ به بالا) اسم
46 I didn’t know that. /aɪ ˈdɪdənt noʊ ðæt./ من آن (موضوع) را نمی دانستم. من خبر نداشتم. جمله
47 She had a heart attack. /ʃi hæd ə hɑrt əˈtæk./ او سکته قلبی کرد. جمله
48 She takes care of her child. /ʃi teɪks kɛr ʌv hɜr ʧaɪld./ او از کودکش مراقبت می کند. جمله
49 happen /ˈhæp.ən/ اتفاق افتادن رخ دادن فعل
50 break /breɪk/ شکستن فعل
51 ankle /ˈæŋ.kəl/ مچ پا اسم
52 I twisted my ankle last winter. /aɪ ˈtwɪstəd maɪ ˈæŋkəl læst ˈwɪntər./ تابستان گذشته مچ پایم پیچ خورد. جمله
53 cut /kʌt/ بریدن برش زدن فعل
54 I don’t think so. /aɪ doʊnt θɪŋk soʊ./ فکر نمی کنم. فکر نکنم. جمله

0 نظر

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *