جملات زبان انگليسي در مورد غذاها و وعده هاي غذا
Food & Meals
-1 من غذاهاي ايتاليايي را دوست دارم.
I like Italian food.
-2 معمولاً روزي دو وعده غذا مي خوريم.
We normally eat two meals a day.
-3 خوراك مرغتان فوق العاده لذيذ بود.
Your chicken dish was absolutely delicious.
توضیح: food به معنای غذا (بطور کلی)، Meal به معنی وعده غذایی، و dish به معنی خورک می باشد.
-4 معمولاً صبحانه مفصلي مي خورم.
I usually have a big breakfast.
-5 بيا براي نهار به همبرگر فروشي جديد برويم.
Let’s go to the new hamburger place for lunch.
-6 وقت شام است.
It’s time for dinner.
منظور از brunch وعده غذايي است كه (معمولاً روزهاي تعطيل) بين صبحانه و ناهار و به جاي هر دو خورده می شود اين كلمه از تركيب دو كلمه lunch و breakfast ساخته شده است.
We usually have brunch on Fridays.
-8 منظور غذاي مختصري است كه اوائل شب خورده مي شود.
It’s 7.00. It’s time for supper.
-9 خيلي گرسنه ام. غذاي مختصري بخوريم.( منظور غذاي مختصري است كه بين دو وعده غذا خورده مي شود.)
I’m starving. Let’s have a snake./ Let’s have bite.
-10 بچه هايم خيلي هله هوله مي خورند.(بستني، پفك،لواشك، شكلات و غيره)
My kids eat lots of junk food.
-11 پبش غذا سوپ گوجه فرنگي و سالاد كلم است.
The appetizers/ starters are tomato soup and coleslaw.
-12 براي غذاي اصلي چه ميل داريد؟(در رستوران)
What would you like for the main course?
-13 براي دسر چه داريد/داريم؟
What’s for dessert?
-14 غذاي ايراني چرب و پر حجم است.
Iranian food is fatty and filling.
-15 غذايي كه شما مي خوريد سنگين و چرب است.
The food you eat is heavy and greasy.
-16 غذاي ايتاليايي پر نشاسته است.
Italian food is starchy.
-17 وقتي كه در ژاپن بودم، غذاي دريايي فراواني خوردم.
When I was in Japan, I ate lots of seafood.