اصطلاحات ضروری با مثال های کاربردی 1
اصطلاحات ضروری انگلیسی با مثال های کاربردی 1 :
1. Have a ball
لحظات خوب داشتن
🔵I feel like having a ball.
من لحظات خوبی را حس می کنم.
2. Pick up the tap
پرداخت صورت حساب
Let’s go to the restaurant, I’ll pick up your tap.
بیا برویم رستوران، من صورت حساب شما را پرداخت خواهم کرد.
3. Freeload
گرفتن چیزی که دیگری قمت آنرا پرداخته است
You have to pay your bill because it is not freeload.
شما باید صورت حساب خود را بپردازید چون کسی دیگر نپرداخته است.
4. Run out of
مورد استفاده قرار دادن، تمام کردن
I’m always running out of food.
من همیشه غذا را تمام می کنم.
5. Pick up
برداشتن
He picked up the letter and read it.
أو نامه را برداشت و خواند.